بسم رب الشهدا والصدیقین
شما بدانید که دشمن شما مأیوس است. امروز شما قویاید امروز. لکن عمده تکلیف خود شماست که هر کدامتان به تکلیف عمل بکنید. قانون برای شما تکلیف معین کرده، اسلام برای شما تکلیف معین کرده، به این تکلیف باید عمل کرد. این تکلیف برای شما آبرو پیدا میشود، برای شما حیثیت پیدا میشود، کشور شما حیثیت پیدا میکند.(حضرت امامخمینی)
از زمان آغاز و شکلگیری دولت نهم، بحث تغییر رئیس دانشگاه آزاد همواره به عنوان یکی از چالشیترین مسائل جاری کشور و همچنین مطالبه عمومی مطرح بود تا اینکه بالاخره این مهم به ثمر نشست و پایان امپراطوری ۳۰ ساله آقای جاسبی بر دانشگاه آزاد، در جلسه هیئت امنای این دانشگاه رقم خورد و فرهاد دانشجو به جای جاسبی به عنوان رئیس دانشگاه آزاد معرفی شد.
با اعلام این خبر، موجی از شادی در بین دوستداران نظام ایجاد شد و امید ۶ ساله تغییر رئیس دانشگاه آزاد محقق گشت اما متأسفانه همانطور که انتظار میرفت کارشکنیهایی در اجرای این مصوبه صورت گرفت و آقای هاشمی که در جلسه گذشته هیئت امنای دانشگاه آزاد به عنوان رئیس هیئت امنا انتخاب شده بود، از امضای این حکم خودداری نمود و زمینه ایجاد مشکلاتی را فراهم آورد.
این حرکت آقای هاشمی چندان دور از ذهن نبود، چه آنکه ایشان سابق بر این نیز اینگونه کارها را انجام داده بودند و در بزنگاههایی همواره نشان داده بودند که دست به اقدامات چالش برانگیز میزنند و فضای آرام کشور را به التهاب میکشانند.
اکنون نیز که بحث انتخابات در سطح کشور مطرح است، معضلی تحت عنوان امضای حکم ریاست دانشجو بر نظام تحمیل شده است. اینکه ایشان از امضای حکم سر باز زند، به هیچوجه تعجبآور نبود و اینکه ایشان بزرگواری اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی را که ۵ نماینده برای صحبت با ایشان به نزدشان فرستادند را حرمت ننهادند نیز قابل پیشبینی بود پس علیالقاعده نباید انتظار داشته باشند که این حرمت، به طور متقابل نگه داشته شود.
اکنون نیز مسائل مختلفی در قبال پاسخ به این جبههگیری آقای هاشمی مطرح شده است. از گوشه و کنار شنیده شده است که بحث انتخاب و رأیگیری مجدد رئیس دانشگاه آزاد قرار است کلید بخورد و خواست آقای هاشمی از ۵ نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی این بوده که جلسهای دیگر با حضور تمام افراد کاندید ریاست دانشگاه آزاد برگزار شود و در آن جلسه نسبت به انتخاب رئیس دانشگاه آزاد، تصمیم گیری شود.
آنگونه که از این حرکات بر میآید، میتوان حدس زد که تلاش تیم فعلی حاکم بر دانشگاه آزاد بر این اساس استوار است که حداقل اجرای این حکم را تا زمان انتخابات معلق نگه دارند البته تجربه این ۶ سال نشان داده که هرچه بیشتر بر سر خواستههای نامعقول این افراد، کوتاه بیاییم و در صدد حل مسالمتآمیز اختلافات برآییم، زیادهخواهی این دوستان، بیشتر میشود پس وقت آن رسیده است که در مقابل این حرکت بایستیم و نگذاریم تا این کار باطل تداوم یابد و خواست نامعقول تیم حاکم دانشگاه آزاد محقق شود.
مگر نه اینکه این حکم به امضای اکثریت حاضر در جلسه رسیده است؟ مگر نه اینکه وزیر علوم در صحبتی گفتند که رأی یکی از اعضا به ریاست امنایی آقای هاشمی، مشروط بر آن بود که انتخاب رئیس دانشگاه آزاد در جلسه ۲۱ دی برگزار شود و حذف رأی ایشان منجر به ابطال ریاست آقای هاشمی بر ریاست هیئت امنایی دانشگاه آزاد میشود؟ پس چه شده که قانون باید ابطال شود تا نظرات آقای هاشمی اعمال گردد؟
از همین جا اعلام میکنیم که به هیچوجه، تأخیر در اجرای این حکم را بر نمیتابیم و از مسئولان امر و در صدر آن اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی میخواهیم که قاطع بر سر اجرای این مصوبه قانونی بایستند و لحظهای در اجرای این مهم تردید نکنند و پاسخ این حرمتشکنی آقای هاشمی را همچون ایشان به خودشان بازگردانند و بر سر اجرای این حکم ذرهای پا پس نکشند و یکبار برای همیشه این حرکات غیرقانونی را محکوم سازند و خود، اجرای حکم را بر عهده گیرند.
کارهای آقای هاشمی و اقداماتشان به امروز بر نمیگردد. هنوز نامه بدون سلام و والسلام ایشان را به حضرت آقا فراموش نکردهایم. هنوز خطبههای آخرین نمازجمعه ایشان و مواضع ایشان را پس از آن، فراموش نکردهایم. ایشان در همان دوران فتنه نیز نقش عمدهای در بقای فتنه داشتند و حرمت سخنان آقا را در نمازجمعه ۲۹ خرداد در حق خود نگه نداشتند و همسو با ضدانقلاب موضع گرفتند و در بقای این فتنه نقش عمدهای ایفا نمودند.
فرزندان ایشان نیز هر یک به نحوی، نقشی در برقراری آن فتنه و آشوبهای خیابانی داشتند که متأسفانه با عدم پیگیری صریح مسئولان ذیربط مواجه گشت. مهدی هاشمی که قرار بازداشت برایش صادر شده بود، هنوز به ایران باز نگشته است و هیچ اقدامی نیز در راستای به دادگاه کشاندنش صورت نمیگیرد.
فائزه هاشمی نیز که در فتنه نقش عمدهای داشت و حتی در تجمع بیشرمانه ضدانقلاب و ضداسلام در روز عاشورا در بین حرمتشکنان حضرت اباعبدالله(ع) حاضر شد و گستاخی را به حد غایی رساند، نیز به ۶ ماه حبس محکوم گشت که جای سؤال بسیار زیادی را در اذهان ملت ایران با وجود اتهامات بیشمار وارده وارد ساخت. این خاندان، نشان داده که هر چه بیشتر در برابر باطلشان سکوت شود، تجاوزکاریهایشان بیشتر میشود.
دیگر ملت ایران تاب تحمل این همه گستاخی و بیحرمتی را ندارند و از تساهل و تسامح مسئولان هر جا که نام آقای هاشمی و وابستگانش میآید، خسته شدهاند. یک بار باید جلوی این بی احترامیها گرفته شود و این خاندان ببینند که حرفهایشان به کرسی نمینشیند و بفهمند که هر چه خواستند نمیتوانند انجام دهند. وقت آن رسیده است تا جلوی زورگوییهای این خاندان گرفته شود و آنچه که حق است، اجرا گردد.